افراد قابل اعتماد چه خصوصیاتی دارند ؟
اعتماد کردن به افراد این روزها کار سختی شده است. گاهی از کسی که واقعا به وی اعتماد می کنیم ضربه سنگینی خواهیم خورد. در طول زندگی، خیلی وقتها آدمهایی میآیند که از اعتماد مان سوء استفاده میکنند و این مسئله عمیقاً احساسات ما را جریحهدار میکند و این اعتماد کردن دوباره به بقیه آدمها را برایمان سخت میکند.
دوست دارید بدانید از کجا باید بفهمید که به چه کسی میتوانید اعتماد کنید؟
نشانه های افراد قابل اعتماد
راه های شناخت افراد قابل اعتماد
برای شناخت افراد قابل اعتماد به آدم ها یک فرصت دهید
مقایسه کردن آدمها با آدم های قبل و روابط با روابط قبل خیلی ساده است. حتی اگر این آدمی باشد که به اعتمادتان خیانت کرده باشد. اما باید بدانید که همه آدم ها یکجور نیستند یا دوست ندارند درس بگیرند. نمیتوانید تا آخر عمرتان همانطور فکر کنید، در غیر اینصورت هیچوقت نمیتوانید به هیچکس فرصتی برای اعتماد بدهید.
همه آدم ها حداقل یکبار ارزش اعتماد کردن را دارند پس منصف باشید و یکبار این فرصت را به آنها بدهید. از گذشته بعنوان دلیلی برای نداشتن ذهنی باز و مثبت استفاده نکنید. گذشته گذشته است، شما در زمان حال قرار دارید.
برای شناسایی فرد قابل اعتماد به درستی با آن ها حرف بزنید
وقتی میخواهید خودتان اعتماد دیگران را جلب کنید هم باید همین کار را بکنید. وقتی بتوانید به درستی با دیگران حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید و درمورد افکار و احساسات درونی هم بیشتر بدانید، راحتتر میتوانید به کسی اعتماد کنید.
برای شناخت افراد قابل اعتماد بیشتر درمورد آدم ها بدانید
این فقط درمورد خصوصیات و ویژگی های ظاهری آنها مثل جایی که بزرگ شدهاند یا رنگ مورد علاقهشان نیست. فهمیدن درمورد آدمها، اینکه چه چیز احساسات، عواطف و امیالشان را مشخص میکند قدم بسیار مهمی در ایجاد اعتماد است.
شما نمیتوانید واقعاً شروع به اعتماد به کسی کنید مگراینکه واقعاً او را بشناسید. در واقع، تازمانیکه به نقطهای برسید که بتوانید اعمال و رفتار آنها را پیشبینی کنید.
پس آدمها را آزمایش کنید و بشناسید. موقعیتهای مختلف را یادداشت کنید و ببینید میتوانید حدس بزنید که در آن موقعیت چه میکردند یا چه نمیکردند. اگر نمیدانستید یعنی هنوز آنها را خوب نمیشناسید و نمیتوانید به آنها اعتماد کنید.
راه حل شناخت افراد قابل اعتماد
در شناخت فرد قابل اعتماد ببینید با دیگران چطور رفتار میکنند
یک فاکتور بسیار مهم در تعیین اینکه کسی شایسته اعتماد است یا خیر، طریقه رفتار و برخورد او با دیگران است. آدمهایی که این فرد را میشناسند چطور با او رفتار میکنند ؟ آیا این آدم از آن دسته افراد است که حس خوب و گرمی در دیگران ایجاد میکند؟ یا بقیه همیشه با او مشکل دارند؟
همه آدمها اشتباه میکنند. دادن فرصت دوباره به آدمها هیچ اشکالی ندارد. باید بفهمید که واقعاً چرا یک نفر به اعتمادتان خیانت کرده است. موقعیت را درست درک کنید و خودتان را درست جای آن فرد بگذارید. باید بفهمید چه چیزی او را تحریک به دروغ کرده است یا چرا باعث شده به شما خیانت کند.
گاهی اوقات آدم ها از روی ترس یا بخاطر اذیت نکردن دیگران کارهایی را انجام میدهند. وقتی موقعیت را خوب درک کنید و سعی کنید درمقابل همان درک را نشان دهید، به آن فرد دوباره اعتماد میدهد و باعث میشود بتوانید دوباره در آینده به او اعتماد کنید.
راه های قابل اعتماد شدن
چگونه شخصیت قابل اعتماد داشته باشیم ؟
ایجاد شخصیت پرنفوذ و قابل اعتماد به همراه پوشش و ویژگیهای ظاهر اهمیت بسیاری دارد. تمام کارآفرینها و مدیران ارشد شرکتهایی که به عنوان برند در دنیا فعالیت دارند، از نظر کارکنان و حتی رقیبان خود دارای شخصیتی با پرستیژ و قابل اعتماد هستند.
داشتن نفوذ و پرستیژ برای نمایندگانی که در جلسات مذاکره حضور دارند نیز بسیار مهم و حیاتی است. داشتن چنین ویژگی نیازمند توجه به یک سری رفتارهایی است که شاید در نگاه اول مهم به نظر نرسد، اما در نهایت این رفتارها میتواند شخصیتی پرنفوذ و قابل اعتماد را به همراه داشته باشد.
برای اینکه بتوانیم در محیط کار و حتی زندگی شخصی خود قابل اعتماد و پرنفوذ باشیم لازم است برخی ویژگیها را از چهارچوب رفتاری خود حذف و رفتارهایی جدید را جایگزین کنیم.
۱٫ برای قابل اعتماد شدن، منفی گرایی را کنار بگذارید
ذهن انسان به گونهای ساخته شده است که کلاً نظر منفی به وقایع و اتفاقهای پیرامونی دارد. به عنوان مثال اگر یکی از عزیزان ما بهطور ناگهانی در زمان همیشگی به منزل برنگردد و یا در مدت زمان نسبتاً طولانی از یکی از عزیزان خود خبری دریافت نکنیم چه گزینههایی در ذهن به وجود میآید؟
آیا فکر میکنیم که با دوستان خود اوقات خوبی را سپری میکند و کلاً در حال خوش گذرانی است؟ خیر، ذهن دائماً به این گزینهها میرسد که نکند تصادف کرده و یا در کدام بیمارستان و یا کلانتری باید دنبالش بگردم!
این منفی نگری در زمانهای ابتدایی عصر بشریت بسیار به بقا و حفظ نسل بشر کمک کرده است. از طرفی دیگر ذهن به محرکهای منفی واکنش بیشتری نشان میدهد. این مورد را میتوان در اخبار و سایتهای خبری به راحتی مشاهده کرد.
چراکه خبرهای منفی و ناراحت کننده بیشترین بازدید و استقبال را دارند. این منفی نگری باعث میشود که ما را به سمت شکایت و غر زدن هدایت کند. این روزها که کشور در شرایط مطلوب اقتصادی به سر نمیبرد تنها چیزی که از گوشه و کنار به ما میرسد خبرهای منفی، شکایت از اوضاع اقتصادی و غر زدن به این و اون است.
غر زدن و شکایت از هر اتفاق و داستانی که پیش میآید کاری نیست که افراد پرنفوذ و قابل اعتماد انجام دهند. این افراد شرایط را آنگونه هست مشاهده و برای آن برنامهریزی میکنند یعنی از شکایت و غر زدن پرهیز کرده و میگویند: «بله این شرایط هست و من با توجه به این شرایط چه کاری باید انجام دهم؟»
۲٫ برای اینکه فردی قابل اعتماد باشید بهانه تراشی نکنید
بهانه تراشی و در رفتن از زیر باز مسئولیت کار افراد پرنفوذ و قابل اعتماد نیست. این افراد با روحیه قوی و محکم، تمام مسئولیتهایی که بر عهدهشان است را به خوبی انجام میدهند اگر هم اشتباهی در کارشان باشد (البته هست چون همه انسان هستیم و هیچ کسی کامل نیست) آن میپذیرند و درصدد جبران آن بر میآیند.
اگر نتوانیم ۱۰۰ درصد مسئولیت کارهایمان را بر عهده بگیریم نباید انتظار داشته باشیم که فردی قابل اعتماد در نزد دیگران باشیم. احتمالاً در اطراف ما افرادی هستند که همیشه تقصیرها را گردن دیگران میاندازند و دائماً به دنبال مقصر هستند. آیا به چنین فردی میتوان اعتماد کرد ؟ کمی محکم میتوان گفت که پاسخ خیر است.
افراد قابل اعتماد چه کسانی هستند ؟
۳٫ برای قابل اعتماد شدن، قضاوت کردن ممنوع
قضاوت کردن از جمله صفاتی است که بسیار در مورد آن صحبت شده و در هر جلسه و کلاسی به زیانهای آن پرداخته میشود فقط در همین حد اشاره کنیم که افراد پرنفوذ و قابل اعتماد از قضاوت کردن و برچسب زدن بر روی دیگران پرهیز میکنند و به انسانها آنطور که هستند توجه دارند.
قضاوت در جلسه مذاکره و همینطور در محل کار باعث گمراهی و عدم دستیابی به نتیجه مطلوب میشود.
۴٫ پرهیز از اغراق و داستانگویی بی مورد
تعریف کردن داستانهای بی مورد، ارائه توضیحات زیاد، اغراق کردن در انجام کارها و وظایف کارهایی نیست که یک فرد پرنفوذ و دارای پرستیژ انجام دهد. افرادی که داستانگویی بیش از حد دارند و در توصیفهای خود اغراق میکنند شاید بهعنوان افراد باحال و سرگرم کننده شناخته شوند ولی بیشتر حرفهایشان قابل اعتماد نخواهد بود.
در این قسمت قصد نداریم که بگوییم داستانگویی نداشته باشید و برای کارهای خود توضیح ندهید ولی اگر در هر چیزی زیاده روی شود قطعاً از ارزش و اعتبار آن کم خواهد شد.
اغراق کردن و توضیحات زیاد نهایتاً ما را به سمت بیان مطالبی هدایت میکند که واقعیت ندارد و دروغ است. برای داشتن شخصیتی پرنفوذ و قابل اعتماد نباید خود را به سمتی ببریم که منجر به بیان دروغ شود.
۵٫ غیبت کردن کار افراد قابل اعتماد نیست
غیبت کردن کار انسانهای ضعیف هست. افراد پرنفوذ و دارای پرستیژ هیچوقت در غیاب فردی از وی صحبت نمیکنند و حرفهای خود را رودررو و در حضور آن فرد بیان میکنند.
غیبت کردن هم جزو صفاتی است که زیاد در موردش صحبت شده ولی توجه به این نکته ضروری است که فردی که از دیگران به شما حرف میزند حتماً از شما هم به دیگران میگوید و چنین فردی قابل اعتماد نیست.
چگونه قابل اعتماد شویم ؟
۶٫ برای قابل اعتماد بودن صادق باشیم
آیا میتوان به کسی که به اصطلاح یک روده راست در شکم خود ندارد اعتماد کرد ؟ صداقت داشتن به ما کمک میکند که دیگران روی حرف ما حساب کنند و از قدیم هم گفتند که حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
تمام این اصطلاحها و ضربالمثلها نشان دهنده اهمیت راستگویی و صداقت داشتن است. در مورد صداقت میتوان بسیار صحبت کرد و مطلب نوشت، ولی این روزها صداقت داشتن در حرف، ساده اما در عمل کاری بسیار سخت است.
۷٫ برای قابل اعتماد بودن، رک و راست باشیم
منظور از رک و راستی، ضد حال و برخورد تند نیست. رک و راستی به این معنی که در تعاملات روزانه، خودمان باشیم و نقش بازی نکنیم. احساسات خود را بیان کنیم و اگر از رفتار فردی ناراحت شدیم با او مطرح کنیم.
انباشته کردن اتفاقهای کوچک باعث انباشته شدن کدورت و ناراحتی بیشتر، در درونمان میشود و به همین دلیل بدون اینکه متوجه باشیم، احساس منفی را از خود منعکس و نشان میدهیم.
در رک و راست بودن نیاز به موقعیت شناسی هم هست. چراکه بسته به شرایط شاید لازم باشد میزان بروز احساسات را کنترل کرد. اما آنچه اهمیت دارد این است که حتماً مواردی که شما را ناراحت میکند به آرامی و دوستانه بیان شود. روراستی بیشتر مساوی است با اعتماد بیشتر.
۸٫ دیگران را ببخشیم تا قابل اعتماد شویم
فردی که میخواهد پرنفوذ و دارای مقامی بالا نزد دیگران باشد، باید بتواند کدورت و کینه را از درون خود پاک کند. منظور از پاک کردن، فراموش کردن آن نیست. بلکه باید این خاطرات را در ذهن داشت و درس آن را گرفت (به این صورت که از خود بپرسیم؛ چه کاری باید انجام شود تا این اتفاق و فرصت مشابه، برای سوء استفاده احتمالی ایجاد نشود؟)
ولی کینه ناراحتی را نباید با خود حمل کرد. داشتن کینه و ناراحتی از دیگران مانند بارهای اضافی است که نمیگذارد ما به قلههای مورد نظر خود برسیم. در این مسیر هر چه سبکتر باشید، مسیر را سریعتر و راحتتر طی خواهید کرد.